بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ؛ اَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشّیطانِ الرَّجیم؛ امروز به بهانه عید قربان و دعوای ابلیس و حضرت ابراهیم در قربانی نمودن حضرت اسماعیل، داستان آدم و ابلیس را مرور میکنیم و حواسمان باشد که او دشمن آشکارمان است؛ پس دشمنش بدانیم (إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ …) [۱] و دشمنش بگیریم (فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا …) [۲].
.
داستان آدم و ابلیس داستانی ساده است! که میتوان آن را در پنج فراز ترسیم نمود:
- ۱- فراز اول: قبل از خلقت حضرت آدم
- ۲- فراز دوم: حین خلقت حضرت آدم
- ۳- فراز سوم: زمان اسکان حضرت آدم و حوا در بهشت
- ۴- فراز چهارم: بعد از هبوط حضرت آدم و حوا از بهشت
- ۵- فراز پنجم: روز قیامت
.

فراز اول: قبل از خلقت حضرت آدم
ابلیس از ابتدا و قبل از خلقت حضرت آدم کافر بوده است ولی کفر خود را پنهان میداشته و بر این اساس خداوند میفرماید: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ أَبى وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرینَ»[۳] و در این حالت کفر ابلیس «خدا از آدم، نخست مجسمهاش را ساخت، و چهل سال بهمان حال باقى گذاشت، چون ابلیس لعین از او مىگذشت به آن مجسمه میگفت: خدا تو را براى امرى درست کرده آنگاه عالم آل محمد، ع فرمود: ابلیس با خود گفت: اگر خدا مرا به سجده بر این موجود امر کند، هرگز زیر بار نمىروم، تا آنجا که عالم فرمود: آنگاه خدا به ملائکه فرمود: براى آدم سجده کنید، ملائکه سجده کردند، و ابلیس آنچه را در دل پنهان کرده بود بیرون انداخت، و حسد درونى خود را اظهار کرده از سجده براى آدم امتناع ورزید.[۴] [۵]
. .
فراز دوم: حین خلقت حضرت آدم
پس از خلقت حضرت آدم، خداوند امر به سجده بر آدم نمود و ابلیس به دلیل تکبر و خود برتر بینی سر باز زد و سجده نکرد؛ و ضمن اخراج و هبوط از بهشت، اذن قتال و گمراهسازی آدم و بنیآدم را از خداوند حکیم اخذ نمود.
..
«وَ لَقَدْ خَلَقْناکمْ ثُمَّ صَوَّرْناکمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِکهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِیسَ لَمْ یَکنْ مِنَ السَّاجِدِینَ (۱۱) قالَ ما مَنَعَک أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُک قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ (۱۲) قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما یَکونُ لَک أَنْ تَتَکبَّرَ فِیها فَاخْرُجْ إِنَّک مِنَ الصَّاغِرِینَ (۱۳) قالَ أَنْظِرْنِی إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ (۱۴) قالَ إِنَّک مِنَ الْمُنْظَرِینَ (۱۵) قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَک الْمُسْتَقِیمَ (۱۶) ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَکثَرَهُمْ شاکرِینَ (۱۷) قالَ اخْرُجْ مِنْها مَذْؤُماً مَدْحُوراً لَمَنْ تَبِعَک مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکمْ أَجْمَعِینَ (۱۸)»[۶] یعنی: شما را خلق کردیم آنگاه نقشبندیتان نمودیم، سپس به فرشتگان گفتیم که آدم را سجده کنید، همه سجده کردند مگر ابلیس که از سجده کنندگان نبود (۱۱). خداوند فرمود چه چیز مانع تو شد که وقتى به تو فرمان دادم سجده نکردى؟ گفت من از او بهترم، مرا از آتش آفریدهاى و او را از گل خلق کردهاى (۱۲). فرمود از آسمان فرود شو که در اینجا بزرگى و نخوت کردن حق تو نیست، برون شو که تو از حقیرانى (۱۳). گفت: مرا تا روزى که برانگیخته مىشوند مهلت ده (۱۴). فرمود مهلت خواهى داشت (۱۵). شیطان گفت که چون تو مرا گمراه کردى من نیز بندگانت را از راه راست گمراه مىگردانم (۱۶). آنگاه از جلو رو و از پشت سر و از طرف راست و چپ به آنان مىتازم، و بیشترشان را سپاسگزار نخواهى یافت (۱۷). گفت از آسمان بیرون شو، مذموم و مطرود، هر که از آنها از تو پیروى کند جهنم را از همه شما لبریز مىکنم (۱۸).
.
فراز سوم: زمان اسکان حضرت آدم و حوا در بهشت
در زمان اسکان حضرت آدم و حوا در بهشت اولین عملیات فریب ابلیس اجرا شد و نتیجهاش اخراج و هبوط آدم و حوا از بهشت بود.
.
«وَ یا آدَمُ اسْکنْ أَنْتَ وَ زَوْجُک الْجَنَّهَ، فَکلا مِنْ حَیْثُ شِئْتُما، وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکونا مِنَ الظَّالِمِینَ،* فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ، لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُورِیَ عَنْهُما، مِنْ سَوْآتِهِما وَ قالَ: ما نَهاکما رَبُّکما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَهِ، إِلَّا أَنْ تَکونا مَلَکیْنِ، أَوْ تَکونا مِنَ الْخالِدِینَ،* وَ قاسَمَهُما: إِنِّی لَکما لَمِنَ النَّاصِحِینَ،* فَدَلَّاهُما بِغُرُورٍ، فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَهَ، بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما، وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّهِ، وَ ناداهُما رَبُّهُما: أَ لَمْ أَنْهَکما عَنْ تِلْکمَا الشَّجَرَهِ؟ وَ أَقُلْ لَکما: إِنَّ الشَّیْطانَ لَکما عَدُوٌّ مُبِینٌ؟* قالا: رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا، وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا، وَ تَرْحَمْنا، لَنَکونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ،* قالَ: اهْبِطُوا بَعْضُکمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ، وَ لَکمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ، وَ مَتاعٌ إِلى حِینٍ* قالَ: فِیها تَحْیَوْنَ، وَ فِیها تَمُوتُونَ، وَ مِنْها تُخْرَجُونَ» یعنی: و اى آدم تو و همسرت در بهشت مسکن کنید، و از آن هر قدر که میخواهید بخورید، ولى نزدیک این درخت مشوید، که در آن صورت از ستمکاران خواهید شد، پس شیطان آن دو را وسوسه کرد، تا بلکه بتواند عیبهایی از ایشان که پوشیده بود آشکار سازد، و لذا گفت: پروردگار شما، شما را از این درخت نهى نکرده، مگر براى اینکه در نتیجه خوردن از آن مبدل به فرشته نشوید و یا از جاودانان در بهشت نگردید، (و اگر شما از آن بخورید، همیشه در بهشت خواهید ماند) آنگاه براى آن دو سوگند یاد کرد: که من از خیرخواهان شمایم. به این وسیله و با نیرنگهاى خود آن دو را به خود نزدیک کرد، تا آنکه از درخت بخوردند، همین که خوردند، عیبشان ظاهر شد، ناگزیر شروع کردند از برگهای بهشتى بر خود پوشیدن، و پروردگارشان ندایشان داد: که مگر به شما نگفتم: از این درخت مخورید؟ و مگر نگفتم شیطان براى شما دشمنى است آشکار؟! گفتند: پروردگارا ما به خویشتن ستم کردیم، اگر ما را نبخشى و رحم نکنى، حتماً از زیانکاران خواهیم شد فرمود: از بهشت پائین بروید، که بعضى بر بعضى دیگر دشمنید، و زمین تا مدتى معین (یعنى تا هنگام مرگ) جایگاه شما است. و نیز فرمود: در همانجا زندگى کنید، و در آنجا بمیرید، و از همانجا دوباره بیرون شوید).[۷]
.
فراز چهارم: بعد از هبوط حضرت آدم و حوا از بهشت
«فَقُلْنا یا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَک وَ لِزَوْجِک فَلا یُخْرِجَنَّکما مِنَ الْجَنَّهِ فَتَشْقى (۱۱۷) إِنَّ لَک أَلاَّ تَجُوعَ فِیها وَ لا تَعْرى (۱۱۸) وَ أَنَّک لا تَظْمَؤُا فِیها وَ لا تَضْحى (۱۱۹) … قالَ اهْبِطا مِنْها جَمِیعاً بَعْضُکمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکمْ مِنِّی هُدىً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلا یَضِلُّ وَ لا یَشْقى (۱۲۳) وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ أَعْمى (۱۲۴)»[۸]
گفتیم: اى آدم این دشمن تو و همسر تو است مواظب باشید شما را از این بهشت بیرون نکند که تیرهبخت مىشوى (۱۱۷).تو را مىرسد که در بهشت بمانى نه گرسنه شوى و نه برهنه (۱۱۸).آرى در آنجا نه تشنه مىشوى و نه آفتاب زده (۱۱۹). … (خداوند) فرمود: همگى پایین بروید در حالى که بعضى دشمن بعضى دیگر خواهید بود، پس اگر هدایتى از من سوى شما آمد هر که آن را پیروى کند نه گمراه مىشود و نه تیرهبخت (۱۲۳).و هر کس از کتاب من روى بگرداند وى را روزگارى سخت خواهد بود و او را در روز قیامت کور محشور کنیم (۱۲۴).
.
علامه طباطبایی در تفسیر این آیات میفرمایند: «آنگاه این بدبختى را در چند جمله که بهمنزله تفسیر است، بیان کرده، و فرموده: (تو در این بهشت نه گرسنه میشوی، و نه تشنه، و نه عریان، و نه گرمازده)، و با این بیان روشن کرده که مراد به شقاوت، شقاوت و تعب دنیوى است، که از لوازم جدا ناشدنى زندگى زمینى است، چون در زمین است که انسان به گرسنگی، و تشنگى، و لختى، و امثال آن گرفتار میشود.»[۹]
یعنی در دنیا دچار بدبختی میشویم و لوازم آن گرسنگی، تشنگی، عریانی و گرمازدگی است. در این میان ابلیس و یارانش مؤذون از جانب حق حکیم هستند برای گمراهی ما. (قالَ أَنْظِرْنِی إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ * قالَ إِنَّک مِنَ الْمُنْظَرِینَ *)[۱۰] و لحظهای از این دشمنی برکنار نمیشوند؛ و هدفشان گمراهی ما و نهایتاً «بی سپاسی» از جانب ماست. (وَ لا تَجِدُ أَکثَرَهُمْ شاکرِینَ) [۱۱]
.
فراز پنجم: روز قیامت
اما نهایت کار بنیآدم و ابلیس در قیامت عجیب و تکاندهنده است. در قیامت آدمیان سه دسته خواهند بود:
الف) سابقون و پیشتازان در حق: وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ/ أُوْلَئکَ الْمُقَرَّبُونَ/ فىِ جَنَّاتِ النَّعِیمِ/ ثُلَّهٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ/ وَ قَلِیلٌ مِّنَ الاْخِرِینَ.[۱۲]
ب) حق مداران: وَ أَصحَابُ الْیَمِینِ مَا أَصحَابُ الْیَمِینِ/ … / ثُلَّهٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ/ وَ ثُلَّهٌ مِّنَ الاْخِرِینَ.[۱۳]
ج) ناسپاسان: وَ أَصحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصحَابُ الشِّمَالِ[۱۴]
..
دو دسته اول که سعادتمند هستند ولی داستان ابلیس با ناسپاسان (اصحاب شمال) تکاندهنده است. این را بخوانید:
«وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی فَلا تَلُومُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ»[۱۵] یعنی: و شیطان، هنگامى که کار تمام مى شود، مى گوید: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابراین، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم!» مسلماً ستمکاران عذاب دردناکى دارند! (۲۲)
.
خداوند ما را در این جنگ همیشگی با ابلیس و یارانش هشیار، آماده، توانمند و مقابله کننده قرار دهد و خودش در این راه یاریمان نماید. ان شاء الله
[۱] فاطر: ۶ – همانا شیطان دشمن شماست …
[۲] فاطر: ۶ – … پس شما هم او را دشمن خود بگیرید …
[۳] البقره: ۳۴
[۴] تفسیر قمى ج ۱ ص ۴۱ س ۱۰
[۵] طباطبایى، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ۲۰جلد، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامى – ایران – قم، چاپ: ۵، ۱۳۷۴ ه.ش. ج ۱ ص ۱۹۲
[۶] سوره الأعراف: ۱۰ تا ۲۵
[۷] سوره اعراف: ۱۹- ۲۵
[۸] سوره طه: آیات ۱۱۵ تا ۱۲۶
[۹] طباطبایى، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ۲۰جلد، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامى – ایران – قم، چاپ: ۵، ۱۳۷۴ ه.ش. ج۱ ۲۰۷-۲۰۸
[۱۰] اعراف: ۱۴-۱۵
[۱۱] اعراف: ۱۷
[۱۲] واقعه/۱۰ الی ۱۴
[۱۳] واقعه/۲۷/۳۹/۴۰
[۱۴] واقعه-۴۱
[۱۵] إبراهیم : ۲۲
سلام
ممنون